طوطی باادب

ساخت وبلاگ

هفته قبل برام پر از مشغله و بی خوابی و استرس بود
چهارتا میانترم سنگین داشتم...
از شدت کم خوابی روزا توی دانشگاه هرجا گیر میاوردم سرمو میذاشتم و چرت میزدم
توی تاکسی توی کلاس قبل از اومدن استاد توی سلف توی سالن مطالعه
چهارشنبه که تموم شد مریض شدم
تا دیروز حالم خوب نبود
اما الان خوبم ... دیروز خونه مونو مفصل تمییز کردم چون دیگه از فردا برنامه ریزی درس خوندن پایان ترمام شروع میشه و بیستم تا یکم تیر امتحان دارم
چهارشنبه وقتی کلاسمون تموم شد و همه رفتن از صندلیهای خالی عکس گرفتم
دلم تنگ میشه....

خیلی دلم میخاست بیکار بودم و چیزای خوشمزه میپختم اما نمیشه
علی الحساب بامیه درست کردم تا ببینیم چی میشه
شاید امروز رشته خوشکار هم درست کنم اخه درست کردنش خیلی راحته ....

شنبه غروب از بیرون اومدم خونه و مشغول آماده کردن افطاری شدم
وقتی کارام تموم شد و میخاستم بشینم دیدم در قفس کاکل (طوطیمون) بازه و پسر با ادبمون تو همه مدتی که دره قفسش باز بوده بیرون نیومده و همون داخل واسه خودش تاب بازی میکرده

همسرجان: خیلی دوست دارم
من:حتی وقتی ازم عصبانی هستی ؟
همسرجان: وقتی نیستی پیشم اره اونم دوس دارم.

جغد...
ما را در سایت جغد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0sedayesokoot0013 بازدید : 75 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 3:13